top of page

عهد عتیق | کتابهای انبیای صغیر

سفنیا

چیزهایی که باید بدانید

کتاب از کجا شروع می شود؟

سفنیا درست قبل از آمدن لشکر بابل به یهودا نوشت.

مکان هایی برای رفتن

خدا زمین را جارو کرد

سفنیا ۱: ۲-۶

 

روز خداوند* به زودی فرا می رسید

سفنیا ۱: ۷-۱۸

 

خداوند را بجویید*

سفنیا ۲: ۱-۳

 

حیوانات در خیابان ها رفتند

سفنیا ۱۲:۲-۱۵

 

دیگر ترس نداشته باشید

سفنیا ۳: ۱۴-۱۹

پایان کتاب کجاست؟

آخرین سخنان از زمانی حکایت دارد که خداوند مال قومش را برمی گرداند.

مردم برای دانستن

سفنیا

داستان سفنیا

ما در مورد پیامبر* صفونیا چیز زیادی نمی دانیم. بسیاری از مردم فکر می کنند که او در زمان پادشاه یوشیا زندگی می کرد. او پادشاه خوبی بود. [۱] او تغییرات زیادی در یهودا ایجاد کرد. او مردم را از راه های شیطانی خود فرا خواند. او به آنها گفت که دوباره خدا را بندگی کنید. بنابراین چیزهایی که صفونیا گفت به پادشاه کمک کرد تا مردم را به خدا بازگرداند.

 

او کتاب خود را با صحبت در مورد روز خداوند آغاز کرد. عبدیه کتاب خود را به این ترتیب پایان داد. او گفت که این روز «روزی» خواهد بود که خداوند در آن قضاوت خواهد کرد * «همه کسانی که در زمین زندگی می کنند». [۲] او مانند سایر پیامبران* در زمان خود با مردم صحبت می کرد. اما پیام او درباره یک روز آینده نیز صحبت می کرد. او گفت که اسرائیل* و اورشلیم هم اکنون زیر غضب خدا ایستاده اند. [۳] اما، در برنامه خدا، امید* و آینده ای برای همه فرزندان ابراهیم وجود داشت. [۴]

 

اکنون خداوند همه کسانی را که از او روی گردان شده اند مجازات خواهد کرد. صفونیا گفت که خدا کل زمین را قضاوت خواهد کرد. حتی پرندگان و ماهی ها هم رنج می برند. خدا هر چیزی را که ساخته بود قضاوت می کرد. او همه این موجودات زنده، از جمله مردم را از بین می برد. [۵] خدا حتی زمین را قضاوت خواهد کرد. [۶] یهودا زیر خشم خدا ایستاد، زیرا از او روی گردان شده بودند. خدا آنها را به صورت خود آفرید، اما او را پرستش نکردند. او را تکریم نکردند. آنها به دنبال خدایی که ساخته بودند رفتند. [۷]

 

صفونیا بیشتر کتاب را برای هشدار دادن به مردم در مورد «روز خداوند*» استفاده کرد. اما او با فراخوانی به مردمی که هنوز از او پیروی می کردند تا خداوند را تعقیب کنند، پایان داد. اگر این کار را می کردند، از غضب *آینده به خدا پناه می گرفتند. [۸] او کسانی را که هنوز به خدا گوش می‌دادند، «عادل» نامید. صالحان کسانی هستند که در آن روزهای سختی بر خدا توکل می کنند. آنها منتظر آمدن «زمان تعیین شده» [۹] بودند. آنها کسانی بودند که درست عمل کردند و متواضع بودند. [۱۰] خدا خشم خود را نشان می‌دهد*. اما قول هایی که داده بود را فراموش نمی کرد.

 

صفونیا سپس شروع به صحبت در مورد ملل کرد. خدا قوم خودش را قضاوت می کرد و همه مردم را هم قضاوت می کرد. او به ملت هایی که نسبت به اسرائیل ظالم بودند هشدار داد. او آنها را از روزی که خدا خشم خود را نشان خواهد داد هشدار داد. او فلسطیه، موآب و عمون را نام برد. کوش و آشور. نبی* سپس رو به اورشلیم کرد، «که به خداوند اعتماد ندارد.» قوم خدا از سایر امت‌ها یاد نگرفته بودند. پس خداوند آنها را نیز مجازات خواهد کرد. خدا یک خدای عادل بود. او در میان آنها زندگی می کرد. آنها باید به خدا وفادار بودند. اما چون نبودند، یهودا نیز مانند سایر ملل خشم او را احساس می‌کرد. [۱۱]

 

چرا خدا این قضاوت را می کند*؟ خدا می‌خواست امت‌ها را از شر پاک کند تا «همگی نام خداوند را بخوانند*». [۱۲] در آن روز، همه کسانی که مغرور بودند از بین می‌رفتند. فقط کسانی که فروتن بودند در کنار قوم اسرائیل باقی می‌ماندند*. [۱۳] اکنون خدا آنها را مجازات می‌کرد. اما یک روز، او آنها را نجات داد.

 

سالها پس از این، یهودا به تبعید * رفت. اما خدا یهودا را به اورشلیم بازگرداند. خدا قومش را به خانه می آورد. او آنها را از بابل بیرون می آورد. او آنها را به سرزمین خود بازگرداند. اما سخنان او روز دیگری را نیز توصیف می کرد. روزی بود که در آینده ای دور اتفاق می افتاد. این روزی بود که مسیح خدا بر کل زمین حکومت می کرد. همان روزی بود که یوئل نبی در کتاب خود درباره آن صحبت کرد. پس از مدتی داوری*، خدا قوم خود را به خانه می آورد. او همه چیز را کاملاً درست می کرد.

 

[۱] دوم پادشاهان ۲۲:۱

[۲] سفنیا ۱۸:۱

[۳] سفنیا ۱۰:۱-۱۲

[۴] پیدایش ۲:۱۲-۳را ببینید

[۵] سفنیا ۱: ۲-۳

[۶] سفنیا ۴:۱-۱۳

[۷] سفنیا ۵:۱، ۹ب

[۸] سفنیا ۳:۲

[۹] به دانیال ۴:۱۲ مراجعه کنید. حبقوق ۳:۲

[۱۰] سفنیا ب۳:۲

[۱۱] سفنیا ۵:۳ب-۷

[۱۲] سفنیا ۹:۳

[۱۳] سفنیا ۳: ۱۲-۱۳

bottom of page