top of page

عهد عتیق | کتابهای انبیای صغیر

ملاکی

چیزهایی که باید بدانید

کتاب از کجا شروع می شود؟

ملاکی با مردمی که از تبعید به اورشلیم بازگشته بودند صحبت کرد.

مکان هایی برای رفتن

خدا اسرائیل را دوست داشت*

ملاکی ۱: ۱-۵

 

خدا به کشیش های نفرین شده هشدار داد

ملاکی ۱:۲-۹

 

رسول* خداوند در حال آمدن بود

ملاکی ۱۷:۲-۵:۳

 

خداوند از دزدی او هشدار داد

ملاکی ۳: ۶-۱۵

 

روز داشت می آمد

ملاکی ۴: ۱-۶

کتاب به کجا ختم می شود؟

کتاب آخرین کلام خداوند از طریق پیامبران* است. حدود ۴۰۰ سال قبل از زمان عیسی به پایان می رسد.

مردم برای دانستن

ملاکی

داستان ملاکی

کتاب ملاکی پس از بازگشت مردم از تبعید به اورشلیم آغاز می شود. در زمانی که عزرا و نحمیا در اورشلیم زندگی می کردند، ملاکی زندگی می کرد و صحبت می کرد. او در کتاب خود از خدا سخن گفت و او را «رب الصبایان» خواند. ارباب لشکر به معنای پروردگار لشکریان است. ملاکی بیش از هر کتاب دیگری در کتاب مقدس از این نام برای خدا استفاده می کند.

 

نام ملاکی به معنای "کسی که به جای من صحبت می کند" است. این نام نیکو برای هر پیامبری است*. و نام بسیار خوبی برای این کتاب است. کتاب ملاکی در مورد پیامبر دیگری* صحبت می کند که «پیام» خدا را خواهد آورد. او مانند مالاکی برای خدا صحبت می کرد. اما او پیام خاصی خواهد داشت. این پیامبر* مانند الیاس خواهد بود. او ملت را برای آمدن ملکوت خدا آماده می‌کند*. این پیامبر* به مردم کمک می‌کند تا برای روزی که خدا برای نجات قومش آمد، آماده باشند. [۱]

 

این کتاب آخرین کتاب در عهد عتیق است*. این آخرین کلمه خدا برای مدت بسیار طولانی بود. سالها گذشت تا پیامبر* دیگری سخن گفت. چهارصد سال بعد عیسی به دنیا آمد. اما قبل از اینکه عیسی کار خود را آغاز کند، پیامبر* دیگری صحبت کرد. نزدیک رود اردن ایستاد. او به مردم گفت که راههای شیطانی خود را نزد خدا اعتراف کنند. او به آنها گفت که خود را برای آمدن مسیح* آماده کنند. آن پیامبر* یحیی تعمید دهنده بود. این کتاب از آمدن جان صحبت می کند.

 

ملاکی با مردمی که پس از تبعید به سرزمین بازگشتند صحبت کرد. آنها را صدا زد و از آنها خواست که به سوی خدا بازگردند. اما او این کار را با استفاده از سوالات انجام داد. کتاب او از آنها پر شده است. او بیشتر در مورد مسیح* صحبت کرد. او به مردم گفت که مسیح* خواهد آمد. اما او به آنها گفت که برای او آماده نیستند. او این را شش بار به شش روش مختلف گفت.

 

اول: خدا در تمام گذشته مراقب اسرائیل* بود، اما مردم قدردان مراقبت خدا نبودند. [۲]

 

دو: مردم نسبت به نذورات خود بی توجه بودند*. حیواناتی را که نابینا و بیمار بودند به خدا تقدیم کردند. این حرمت خدا را نداشت. [۳]

 

سوم: اسرائیل* با ازدواج با زنان خارجی عهدشکنی* می کرد. [۴]

 

چهار: اسرائیل* فکر می کرد که خدا هرگز نقشه خود را برای قضاوت شریران اجرا نخواهد کرد. اما به زودی پیامبر خود را برای این کار فرستاد. [۵]

 

پنج: اسرائیل* آنچه را که متعلق به او بود به خدا نمی داد. اما اگر انفاق را به خدا بیاموزند، او سرزمین آنها را با ثروت بیشتری برکت خواهد داد. [۶]

 

ششم: اسرائیل* از انتظار برکت خدا خسته شده بود*. اما کسانی که منتظر خداوند بودند و از او می ترسیدند، در برکت*آینده الهی سهم خواهند داشت. [۷]

 

مردمی که منتظر خداوند بودند* افرادی هستند که از خدا اطاعت کردند. آنها به خدا توکل کردند که به وعده هایش عمل کند. آنها منتظر بودند تا خدا پیامبر آینده خود را بفرستد تا مردم را برای آمدن ملکوت خدا آماده کند.

 

در کتاب مقدس عبری*، آخرین کتاب موسی تثنیه است. در فصل آخر، آن کتاب از پیامبری در حال آمدن صحبت می کند. این کتاب (مالکی) آخرین کتاب پیامبران است*. فصل آخر این کتاب نیز درباره چنین پیامبری* صحبت می کند. هر دو می گویند که این پیامبر* عصر مسیح را اعلام می کند. [۸] برخی از دانشجویان کتاب مقدس این را راهی برای پیوند کتاب‌های موسی و کتاب‌های انبیاء* با یکدیگر می‌دانند.

 

کتاب‌های «نوشته‌ها» (کتاب‌های حکمت) و کتاب‌های تاریخ را نیز می‌توان پیوند داد. [۹] فصل اول مزامیر در مورد اهمیت گوش دادن به کلام مکتوب خدا صحبت می کند. فصل اول یوشع در مورد همین موضوع صحبت می کند.

 

ما این وعده را داریم - مسیح* می آید. ما کتاب مقدس را داریم تا زمانی که او بیاید ما را راهنمایی کند. شکل کتاب مقدس عبری* ما را به آن جهت ها نشان می دهد. این را به خاطر بسپار. کتاب مقدس از انواع مختلف کتاب تشکیل شده است. نویسندگان سال ها از هم جدا زندگی کردند. اما بارها و بارها می بینیم که آنها اشتراکات زیادی دارند. دلیل برای این وجود دارد. بسیاری از افراد مختلف کتاب مقدس را نوشتند. اما کتاب مقدس تنها یک نویسنده دارد. کتاب مقدس کلامی از جانب خداست.

 

ملاکی از روزی صحبت کرد که خود خدا به معبد او می آمد*. [۱۰] اما قبل از این، خداوند بنده خاص خود را می فرستاد. این بنده روش صحیح بندگی خدا را آموزش می داد. آنگاه مردم برای ظهور خداوند آماده می شوند. خدا داشت می آمد این خبر خوبی برای مردمی بود که به خدا وفادار بودند. اما این خبر چندان خوبی برای مردمی که از اطاعت او سر باز زدند، نبود. [۱۱]

 

[۱] زکریا ۸:۱۲

[۲] مالکی ۲:۱-۵

[۳] مالکی ۶:۱-۹:۲

[۴] مالکی ۱۰:۲-۱۶

[۵] مالکی ۱۷:۲-۵:۳

[۶] مالکی ۶:۳-۱۲

[۷] مالکی ۱۳:۳-۱۸

[۸] تثنیه ۳۴ و یوشع ۱

[۹] جاشوا ۱ و مزمور ۱

[۱۰] ملاکی ۳: ۱-۵

[۱۱] مالکی ۴:۱-۶

bottom of page