top of page

عهد عتیق | کتابهای انبیای صغیر

حجی

چیزهایی که باید بدانید

کتاب از کجا شروع می شود؟

این کتاب پس از بازگشت بسیاری از یهودیان از زندگی در بابل آغاز می شود.

مکان هایی برای رفتن

راه های خود را در نظر بگیرید

حجی ۱: ۲-۱۱

 

قوی باش و بساز

هاجی ۴:۲-۹

 

با زروبابل صحبت کن

حجی ۲۰:۲-۲۳

پایان کتاب کجاست؟

کتاب درست قبل از تکمیل معبد* به پایان می رسد.

مردم برای دانستن

حجی

زروبابل

جاشوا - کشیش

 داستان حجی

حجی برای مردمی که در اورشلیم زندگی می کردند، پیامبر بود. بیشترشان از تبعید برگشته بودند*. او تعدادی پیام از جانب خدا به مردم داد. او به آنها گفت حالا که خانه هستند چگونه باید زندگی کنند.

 

اولین پیام او بسیار ساده بود. قوم خدا به اورشلیم بازگشته بودند. اما معبد* هنوز خراب بود. [۱] تا آن کار انجام نشود، خدا از آنها راضی نخواهد بود. [۲] سپس حجی به ما گفت که چه اتفاقی افتاده است. مردم از خدا اطاعت کردند. [۳] این کاری است که همه مردم باید با شنیدن کلام خدا انجام دهند. و خدا آنها را برکت داد زیرا آنها اطاعت کردند.

 

در پیام دوم،  [۴] حجی درباره امید صحبت کرد*. او گفت که در آینده معبد جدیدی وجود خواهد داشت*. حتی بزرگتر از آن چیزی است که سلیمان ساخته است. خداوند آن را با استفاده از دارایی های سایر ملل خواهد ساخت. [۵] این افراد می‌توانند تشویق شوند. خدا در آینده معبد بزرگتری خواهد ساخت. هاگی برای تشویق آنها این پیام را داد. خداوند در روزهای آینده برای آنها برنامه ریزی کرده بود. اگر آنها این را می دانستند، به آنها کمک می کرد که اکنون به خدا اعتماد کنند.

 

این پیام دوم به رهبر شهر بود. نام او زروبابل بود. او از خاندان داوود بود. وقتی مردم این را شنیدند، حتماً به وعده ای که خدا به داوود داده بود فکر کردند. [۶] خداوند وعده خود را فراموش نکرد.

 

حجی به زروبابل گفت که سخنان او از جانب خداوند متعال* است. خداوند یک بار دیگر آسمان ها را تکان می دهد. دریا و خشکی را می لرزاند. وقتی او این کار را کرد، آرزوی همه ملت ها فرا می رسید. خدا معبد جدید* را با جلال* خود پر خواهد کرد. رویدادی که پیامبر* در نظر داشت، آشکارا پادشاهی آینده مسیح* بود. او کسی بود که بر اسرائیل* و همه مردم حکومت خواهد کرد. اما «آرزوی همه ملت‌ها» چه کسی یا چه بود؟ بیشتر مردم فکر می‌کنند که خواسته همه ملت‌ها خود مسیح* بود. او کسی بود که همه ملت ها آرزویش را داشتند. وقتی خدا این معبد جدید را ساخت، این نشانه ای از آمدن او بود.

 

آیا معبدی که حجی در مورد آن صحبت می کرد معبد * بود که مردم قرار بود آن را تعمیر کنند؟  پیام سومی داد که به پاسخ به این سوال کمک می کند. [۷] او گفت که مردم پاک نیستند. چون پاک نبودند، معبد*ی که ساختند نیز پاک نخواهد بود. [۸] پس خدا از آنها خواست که معبد* را دوباره بسازند. اما معبدی که ساخته اند فقط یک نشانه است. وقتی به معبدی* که ساخته بودند نگاه می‌کردند، به یاد آوردنشان کمک می‌کرد. روزی، خدا برای آنها معبد بهتری می ساخت*. [۹]

 

حجی کتاب خود را با آخرین پیام به پایان رساند. مردم معبد می ساختند*. کاری که آنها انجام می دادند مهم بود. اما باید به آنها کمک کند که منتظر معبدی آینده باشند*. الان رهبر داشتند. اما این رهبر باید به آنها کمک کند که منتظر رهبر آینده خود باشند. آن رهبر مسیح* بود. [۱۰]

 

امید * پیامبران * بیشتر از بازگشت گروه کوچکی از مردم به سرزمین خود بود. یک روز، مسیح* حکومت خواهد کرد. همه ملتها برای خدمت به او به اورشلیم می آمدند. این همان چیزی است که پیامبران * درباره آن صحبت می کردند. هنگامی که زروبابل و مردم از خدا اطاعت کردند، این نمونه کوچکی از آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد بود. یک روز همه مردم از مسیح پیروی خواهند کرد. وقتی این اتفاق افتاد، خداوند به تمام وعده‌هایی که از طریق پیامبران داده بود عمل می‌کرد.

 

[۱] حَجی ۹:۱

[۲] حَجی ۱۰:۱-۱۱

[۳] به عنوان مثال، زروبابل و یوشع: ۱۲:۱-۱۵

[۴] حَجّی ۲: ۱-۹

[۵] حَجی ۲: ۶-۹

[۶] دوم سموئیل ۱۴:۷-۱۶

[۷] حَجی ۱۰:۲-۱۹

[۸] حجی ۲: ۱۴

[۹] حَجی ۱۹:۲؛ حَجی ۱۵:۲، ۱۸

[۱۰] حَجی ۲۰:۲-۲۳

bottom of page