این کتاب یک نامه است. پولس ۱۳ نامه نوشت که بخشی از کتاب مقدس است. او این نامه را به کلیسای کولوس نوشت. پل هرگز از آن شهر دیدن نکرد. اما او بارها برای مردم آنجا دعا کرد. [۱]

 

پولس این نامه را حدود سی سال پس از بازگشت عیسی به بهشت نوشت. نامه را با سلام باز می کند. کتاب را با سلامی دیگر و التماس دعا به پایان می رساند. پل هنگام نوشتن این نامه تنها نبود. دوستش اونسیموس با او بود. اونسیموس قبل از ملاقات با پولس برده بود.

 

بسیاری از مردم کولسی به عیسی ایمان آوردند. اما برخی از مردم چیزهایی درباره عیسی گفتند که درست نبود. پولس نمی خواست مردم معلمان دروغین را باور کنند. پس این نامه را برای کمک به آنها نوشت.

 

او می خواست که مردم حقیقت عیسی را به خاطر بسپارند. پس چیزهای زیادی در مورد عیسی به آنها گفت. عیسی خدا بود. [۲] وقتی عیسی را می‌بینیم، خدا را می‌بینیم. او همه چیز را ساخت. او مرد شد و بر روی صلیب مرد. خداوند عیسی را زنده کرد. و عیسی این کار را کرد تا مردم را به خدا بازگرداند. او این کار را برای همه نوع مردم انجام داد. او این کار را هم برای یهودیان* و هم برای غیریهودیان* انجام داد.

 

عیسی عالی بود هیچ کس قدرتی بیشتر از عیسی نداشت. هیچکس به اندازه او عاقل نبود. پولس نمی خواست مردم این را فراموش کنند.

 

اما برخی از کولسیان چیزهای دیگری در مورد عیسی گفتند. آنها مطمئن نبودند که عیسی اصلاً مرد است یا خیر. آنها مطمئن نبودند که عیسی بدن واقعی داشته باشد. و برخی از آنها گفتند که آنچه عیسی بر روی صلیب انجام داد برای راست کردن مردم با خدا کافی نیست. آنها می خواستند مردم به عقب برگردند و از قوانین موسی پیروی کنند. آنها می خواستند مردم برخی چیزها را بخورند و برخی را نخورند. آنها گفتند که این به آنها کمک می کند تا با خدا درست شوند.

 

پولس نمی خواست مردم این معلمان بد را باور کنند. [۳] او می خواست مردم از عیسی پیروی کنند. عیسی تنها کسی بود که توانست مردم را با خدا درست کند. او این قدرت را داشت که مردم را از گناهانشان نجات دهد. او این قدرت را داشت که قلب مردم را تغییر دهد. قوانین و قوانین نمی توانند قلب مردم را تغییر دهند. سنت ها نمی توانست مردم را با خدا دوست کند.

پولس گفت که افرادی که به عیسی اعتماد داشتند زندگی جدیدی داشتند. اما این زندگی جدید چگونه بود؟ قسمت آخر نامه به این سوال پاسخ می دهد.

 

افرادی که این زندگی جدید را از جانب خدا داشتند، از *گناه* زندگی قدیم خود دور شدند. خداوند آنها را مهربان و متواضع آفرید. آنها یاد گرفتند که مردم را ببخشند. آنها یاد گرفتند که در صلح* با خدا و سایر مردم زندگی کنند. سپاسگزار و صبور بودند. عاقلانه عمل کردند. آنها از خانواده خود مراقبت می کردند. وقتی کار می کردند، خدا را تکریم می کردند.

 

پولس می خواست که کولسیان به این شیوه جدید زندگی کنند. آنها اکنون به مسیح تعلق داشتند. آنها باید به چیزهای بهشتی فکر کنند. [۴] آنها نباید به شیوه های شیطانی عمل کنند. [۵] اما آنها باید خدا را بندگی کنند و دیگران را دوست داشته باشند. [۶]

 

در پایان نامه، پولس به بسیاری از مردم سلام کرد. او به مرقس [۷] و لوقا سلام کرد. [۸] این دو مرد به نوشتن داستان عیسی در کتابهایی به نام انجیل* کمک کردند.

 

[۱] کولسیان ۳:۱-۸

[۲] کولسیان ۱: ۱۵-۱۷

[۳] کولسیان ۱۶:۲-۲۳

[۴] کولسیان ۳:‏۴-۲

[۵] کولسیان ۵:۳-۱۱

[۶] کولسیان ۱۲:۳-۱۴

[۷] کولسیان ۴: ۱۰

[۸] کولسیان ۴: ۱۴