top of page

عهد جدید | نامه های عمومی

اول یوحنا

چیزهایی که باید بدانید

کتاب از کجا شروع می شود؟

یوحنا به مردم گفت که عیسی را به یاد آورند. عیسی می توانست به آنها شادی بدهد.

مکان هایی برای رفتن

در نور راه برو

اول یوحنا ۱: ۵-۷

 

دنیا را دوست نداشته باش

اول یوحنا ۲: ۱۵-۱۷

 

مثل فرزندان خدا زندگی کنید

اول یوحنا ۲۸:۲-۳:۳

 

یکدیگر را دوست داشته باشید

اول یوحنا ۱۳:۳-۱۸

 

خدا عشق است

اول یوحنا ۴: ۱۶-۲۱

کتاب به کجا ختم می شود؟

یوحنا به مردم یادآوری کرد که از بت ها دوری کنند*.

مردم برای دانستن

یوحنا

عیسی

داستان اول یوحنا

یوحنا یک رسول* بود. هنگامی که عیسی بر روی زمین راه می رفت، او به دنبال عیسی بود. او عیسی را با چشمان خود دید. [۱] سخن او را شنید. او بدن عیسی را لمس کرد. پس این نامه را برای شهادت در مورد عیسی نوشت. او می خواست مردم درباره عیسی بدانند. او می خواست که مردم نیز عیسی را بشناسند.

 

یوحنا این نامه را نوشت تا درباره عیسی به مردم بگوید. او گفت که عیسی پسر خود خداست. او همان کلمه ای بود که خدا فرستاد تا به ما زندگی بدهد. عیسی درگذشت تا تاوان گناهان ما را بپردازد* [۲] تا بتوانیم بخشی از خانواده خدا باشیم. خدا به خاطر کاری که عیسی انجام داد، گناهان مردم را می بخشید. مردم بعد از اینکه به عیسی ایمان آوردند مجبور نبودند گناه کنند. اما اگر این کار را می کردند، خداوند آنها را می بخشید.

 

اما خدا امین* و عادل است. اگر اعتراف کنیم که گناه کرده ایم، گناهان ما را می بخشد. او هر کار اشتباهی را که انجام داده ایم می بخشد. او ما را پاک خواهد کرد. [۳]

 

حالا مردم می‌توانستند مانند مردمی که در نور راه می‌رفتند با خدا راه بروند. هنگامی که مردم به آنچه عیسی گفت گوش دادند و آنچه عیسی انجام داد انجام دادند، با خدا حرکت کردند. وقتی مردم گفتند که از عیسی پیروی کردند، اما کاری را که عیسی کرد انجام ندادند، دروغ گفتند.[۴]

راه رفتن با عیسی اطاعت از دستورات او بود. و عیسی به مردم دستور داد که یکدیگر را محبت کنند. [۵] این دستور جدیدی نبود. این همان چیزی بود که قانون همیشه گفته بود. [۶] پس اگر خدا را دوست می داشتیم، همدیگر را دوست می داشتیم. [۷] اگر می‌گفتیم عیسی را دوست داریم، اما دیگران را دوست نداریم، حقیقت را نمی‌گفتیم.

 

یوحنا به مردم گفت که عیسی مسیح است. او کسی بود که خدا وعده داده بود برای نجات مردمش بفرستد. اگر کسی این را باور نمی کرد، آن شخص خدا را نمی شناخت. در واقع آنها دشمن خدای پدر و پسر بودند. جان می خواست همه این را بدانند.

 

اما همه با جان موافق نبودند. افرادی در کلیسا* بودند که می خواستند مردم را به مسیر اشتباه هدایت کنند. آنها باور نداشتند که عیسی پسر خداست. آنها برادران و خواهران خود را دوست نداشتند. آنها زندگی خوبی نداشتند. پس یوحنا به مردم هشدار داد که به سخنان آنها گوش ندهند و به شیوه زندگی خود زندگی نکنند. این مردم مال خدا نبودند. آنها متعلق به شیطان * بودند. [۸]

 

چگونه مردم می توانند قوم واقعی خدا را بشناسند؟ این افراد به سخنان او گوش دادند. آنها به روح خدا گوش دادند*. آنها حقیقت را در مورد عیسی گفتند. آنها از دوستی با خدا و با یکدیگر لذت می بردند. و امید داشتند*، زیرا به یاد داشتند که عیسی باز خواهد گشت.

 

[۱] یوحنا ۱: ۱-۱۴ را ببینید

[۲] اول یوحنا ۲:۲

[۳] اول یوحنا ۹:۱

[۴] اول یوحنا ۲:۲

[۵] لاویان ۱۹:۱۸; تثنیه ۶:۳۰ ب

[۶] اول یوحنا ۲: ۷

[۷] اول یوحنا ۲: ۹-۱۱

[۸] اول یوحنا ۳: ۷-۸

bottom of page