عهد عتیق | کتاب های موسی
پیدایش
چیزهایی که باید بدانید
کتاب از کجا شروع می شود؟
پیدایش با داستان آفرینش* آغاز می شود. کتاب از یک باغ شروع می شود.
جاهایی که باید رفت
خداوند موسی را فرا خواند.
خروج ۱-۳
مردم شام پسح را داشتند.
خروج ۱۱-۱۲
مردم خدا از طریق دریای سرخ گریختند.
خروج ۱۴
خداوند قانون را به موسی داد.
خروج ۱۹-۲۰
خداوند به خیمه مقدس خود وارد شد.
خروج ۴۰
کتاب به کجا ختم می شود؟
کتاب پیدایش با مرگ پسر مورد علاقه یعقوب، یوسف به پایان می رسد. پایان کتاب در مصر است.
مردم برای دانستن
آدم و حوا
نوح
ابراهیم
خانواده ابراهیم
داستان پیدایش
کتاب مقدس در سفر پیدایش آغاز میشود. ما با خدا آشنا میشویم. ما با اولین انسانهایی که خدا آفرید آشنا میشویم. همچنین با مردی به نام ابراهیم و خانوادهاش آشنا میشویم.
سفر پیدایش به ما پاسخ برخی از پرسشهای بسیار مهم را میدهد. ما از کجا آمدهایم؟ چرا اینجا هستیم؟ مشکل جهان چیست؟ چگونه میتوان مشکل را حل کرد؟ بقیه کتاب مقدس پاسخ کاملتری به این پرسشها میدهد. اما پاسخها در سفر پیدایش شروع میشوند.
سفر پیدایش با داستان چگونگی آفرینش جهان توسط خدا آغاز میشود.
"در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید..." (پیدایش ۱:۱)
سفر پیدایش توضیح میدهد که خدا جهان را آفرید. خدا همه چیز را در آسمانها و زمین آفرید. او چیزهایی را که میبینیم و چیزهایی که نمیبینیم را آفرید. از تمام چیزهایی که خدا آفرید، یک قسمت از آفرینش او ویژه بود. او انسانها را آفرید. او مردی به نام آدم و زنی به نام حوا را آفرید. او باغی ویژه برای آنها ساخت که بتوانند در آن زندگی کنند. این مکان برای آنها کامل بود. خدا میخواست که آنها از جهانی که او ساخته بود لذت ببرند.
خدا میخواهد مردمش او را بشناسند، او را پرستش کنند و از او اطاعت کنند. (پیدایش ۲) اما اولین مرد و زن از خدا اطاعت نکردند. آنها تصمیم گرفتند راهی متفاوت از راه خدا بروند. آنها فکر میکردند که راه آنها بهتر است. اما راهی که آنها انتخاب کردند راه خوبی نبود. چون آنها از خدا اطاعت نکردند، خدا آنها را نفرین کرد. او به آنها گفت که زندگیشان دردناک خواهد بود و آنها خواهند مرد.
خدا همچنین به آدم و حوا لطف نشان داد. خدا قول داد که مردم را از راه بدی که انتخاب کرده بودند نجات دهد. او قول داد که کسی را بفرستد که ماری را که به آنها دروغ گفته بود نابود کند. (پیدایش ۳:۱۵) خدا به آنها امید داد.
چون اولین مرد و زن از خدا اطاعت نکردند، خدا آنها را از باغ بیرون کرد. زندگی آنها دشوار و غمانگیز شد. با رشد خانواده آدم، مشکلات نیز بیشتر شد. اولین فرزند آنها برادر خودش را کشت. به زودی بسیاری از مردم کارهای بدی انجام میدادند که خدا را خوشحال نمیکرد.
پس خدا تصمیم گرفت اولین مردم را با یک سیل نابود کند. (پیدایش ۶-۹) اما او همچنین تصمیم گرفت یک مرد و خانوادهاش را از این سیل نجات دهد. همه به جز نوح و خانوادهاش مردند. پس از آن سیل، خانواده نوح رشد کردند. اما حتی آنها هم از راه خدا پیروی نکردند. آنها سعی کردند شهری با برجی بلند بسازند که به خانه خدا برسد. اما خدا آنها را برای این کار مجازات کرد. او باعث شد که مردم نتوانند یکدیگر را بفهمند. به زودی مردم شهر را ترک کردند و در سراسر جهان پراکنده شدند تا خانهای پیدا کنند. (پیدایش ۱۱)
سالها بعد، خدا نزد مردی به نام ابراهیم آمد. خدا به ابراهیم قولی داد. قولی که خدا به ابراهیم داد یکی از مهمترین وعدههای کتاب مقدس است.
"من تو را به یک ملت بزرگ تبدیل خواهم کرد و تو را برکت خواهم داد؛ نام تو را بزرگ خواهم ساخت و تو برکت خواهی بود. من کسانی را که تو را برکت دهند برکت خواهم داد و هر که تو را لعنت کند لعنت خواهم کرد؛ و همه قومهای زمین از طریق تو برکت خواهند یافت." (پیدایش ۱۲:۲-۳)
این وعده به ابراهیم و نسل او داده شد. ابراهیم پسری به نام اسحاق داشت. اسحاق پسری به نام یعقوب داشت. یعقوب پسری به نام یهودا داشت. یعقوب قبل از مرگش به پسرش یهودا وعدهای داد. (پیدایش ۴۹:۸-۱۲) یعقوب گفت که پادشاهی قوی از خانه یهودا خواهد آمد. این پادشاه حاکم خدا خواهد بود. او بر تمام جهان حکومت خواهد کرد.
خانواده ابراهیم همیشه از خدا اطاعت نمیکردند. اما خدا به وعدههایش به ابراهیم وفادار ماند. خدا مراقب آنها بود. خدا از آنها مراقبت میکرد و آنها را ایمن نگه میداشت. خدا آنها را فراموش نکرد. و او وعدهای که داده بود را فراموش نکرد.
خانواده ابراهیم باید منتظر میماندند تا خدا وعدهاش را به انجام برساند. اما خدا به وعدهاش عمل میکرد. بقیه عهد عتیق به ما نشان میدهد چگونه.
[۱] پیدایش ۱:۱
[۲] پیدایش ۲
[۳] پیدایش۳ :۱۵
[۴] پیدایش ۶-۹
[۵] پیدایش ۱۱
[۶] پیدایش ۲:۱۲-۳
[۷] پیدایش ۸:۴۹-۱۲